آیدا از۵۲تا ۵۳ ماهگی
سلام من اومدم این ماه یه اتفاق مهم افتاد برای چندمین بار رفتم چشم پزشکی اما اینبار به جای جیغ و داد و گریه همکاری کردم و چشمام معاینه شد وخدا رو شکر چشمای خوشگلم کاملا صحیح و سلامتن و خیال مامان و بابام راحت شد از این بابت؛ خلاصه فردای اون روز رفتیم رستوران جشن گرفتیم و رفتیم صحرا و پیش شقایقا و رودخونه هم رفتیم🤗 این ماه خیلی روی انتخاب شغل زوم کردم یه روز میگم می خوام عروس بشم یه روز میگم می خوام دکتر بشم یه روز میگم می خوام معلم بشم و خلاصه تو کار شغلم خدا رو شکر دیگه هیچ خبری از اون یه ذره لج و قهر های گاه و بی گاه نیست یه گل دختر تمام عیار شدم جدیدا وقتی کسی رو ناراحت میکنم مثل قبل نمیگم بخند به جاش مدل ژاپنی ها تعظیم میکنم و هیچ کس ن...